چقدر دلم واسه دوستام تنگ شده
یاد خاطرات نوستالژیک دوران نوجوانی افتادم
چقدر زود همه چیز فراموش میشه
چقدر زود زمان میگذره
انگار همین دیروز بود که از محل امتحان تا میدون پیاده جوابای سوالا رو چک میکردیم
قرار میزاشتیم تا اونو ببینیم
تمام هم و غممون اون بود
بعدازظهر قرار میزاشتیم و 10 شب بر میگشتیم
و بازم دوست داشتیم که بیرون باشیم
حتی درس خوندن تو کتابخونه هم لذت بخش بود
روزهایی که شایذ هیچوقت تکرار نمیشن....
+ نوشته شده در جمعه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۱ ساعت 14:5 توسط تایمر
|