فردا شب عیده

امیدوارم  تو سال جدید ادم تر بشم یا به قولی انسان تر

درس خوندن هم خیلی انرژی میخواد

دوست دارم الان یکی از دوستام زنگ بزنه بریم بیرون ولی کو؟

امان از دست ما ادمها البته بعضیامون

 

احتمالن بعد عید موبایلمو روشن بزارم تا اون قضایا روشن بشه ولی بعید میدونم اونجا برم

برا خودم متاسف شدم که اخه نونت کم بود ابت کم بود

بیخیال بابا  اگه خدا بخواد یه روز جبران میکنم

بیکاری بی اری خسته شدم حوصله ام سر رفت

بالاخره نذرم رو ادا کردم و پولو دادم ۹۰ تومن بود فکر میکنم این بهترین کاری بود که امسال که چند روزش فقط مونده انجام دادم

باید بشینم این کتاب خفن رو بخون واقعا سنگینه الان برم یه دفتر یادداشت مخصوصش بخرم بعد تو کتابم علامت بزنم .الان نگاه میکنم تو این سن که ۲۵ سالمه من بازهم مشغولیت اصلیم درسه البته پی ماشین هم هستم

 

الان با محمد اومدم کافی نت باید برم

خانه

خوب امزور اومدم خونه همین چند دقیقه پیش زنگ زد  کیبورد این کافی نته مسکل داره پس ادامه نمیدم

این جند روزه خیلی پر فرازو نشیب بود.یه مدت خیلی تنهایی بهم فشار میومد.بعد هم که اون قضیه و معرفی نامه پیش اومد. خیلی ضد حال خوردم.چند روز هم که کامپیوترم خراب بود و در بدر کامپیوتر به دست تو خیابونها بودم.ولی امروز روز خوبی بود دو تا کار تحویل دادم که هزار مرتبه شکر خدا خوب از کار در اومدن.بهد رفتم سازمان مرکزی سر قضیه پول.دیروز لباس خریدم خفن. دیروز دوست قدیمی ازادی ما زنگ زد که با چند نفر دیگه بزنیم بیرون.تو خرید لباس از پاتن جامعه یه دختری بود که خیلی ازش خوشم اومد و کم و بیش بهش فکر کردم ولی دیگه از دستم پرید.فردا جشن منه. 

اولین مطلب از خونه

خوب امروز ۷ اسفنده و من اولین مطلب رو از اپارتمان کوچیکم تو این شهر درندشت مینویسم یه غروب جمعه است و دارم اصفهانی گوش میدم و فردا هم امتحان دارم.تو این مدت  چند ماهه به دلایل مختلف اینترنت خانه قطع بود  و این چند پست رو از بیرون نوشتم خوب فعلن بای