گفته بودند : که از دل برود یار چو از دیده برفت ...
سالها هست که از دیدهی من رفت...ی ، لیک
دلم از مهر تو آکنده هنوز !
دفتر عمر مرا ، دست ایام ورقها زده است
زیر بار غم عشق
قامتم خم شد و پشتم بشکست ...
در خیالم اما ، همچنان روز نخست ، تویی آن قامت بالنده هنوز
در قمار غم عشق ، دل من بردی و با دست تهی ، منم آن عاشق بازنده هنوز ....
آتش عشق ، پس از مرگ نگردد خاموش !
گر که گورم بشکافند عیان میبینند : زیر خاکستر جسمم باقیست : آتشی سرکش و سوزنده هنوز !
+ نوشته شده در یکشنبه ششم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 20:31 توسط تایمر
|